تحلیل و بررسی عملکردها و تحرکات ایران در کشورهای شرق عربی به ویژه عراق و سوریه و به طور اخص لبنان، بیانگر این است که تهران با استفاده از استراتژی مواجهه با اسرائیل، میخواهد تحرکات آمریکا و کشورهای عربی همسو با آن را در منطقه خنثی کند.
به همین ترتیب، هدف از توسعه طلبی راهبردی ایران در منطقه که به « هلال شیعه » معروف شده و گفته میشود، به سمت دریای مدیترانه در گسترش است، براندازی نظامهای کشورهای خلیج فارس میباشد.
ایران، در صدد افزایش نفوذ و قدرت شبهنظامیان وفادار خود در کشورهای عراق، سوریه و لبنان است تا پس از تسلط بر این کشورها، خود را به دریای مدیترانه برساند. همچنان ایران در این اقدام یک هدف راهبردی دیگری را نیز دنبال میکند که بسیاری از تحلیلگران، توجه کافی به آن نکرده اند و آن به محاصره کشیدن عربستان سعودی از جهت شمال در امتداد مرزهای عراق تا سوریه و لبنان است.
از این جهت میتوان گفت که شبه نظامیان ایران، در عین حالی که می خواهند بر کشورهای سهگانه یاد شده تسلط یابند، قصد دارند با نصب موشکها در این کشورها و پخش نیروهای زمینی در امتداد مرزهای شبه جزیره عرب، کشورهای خلیج فارس را به محاصره کشیده در برابر ائتلاف عربی، توازن استراتژیک بر قرار کنند.
از آنجا که رویارویی مستقیم نظامی ایران با آمریکا، بسیار دشوار و دارای خطرهای بزرگ استراتژیک است، ممکن است ایران نقشه دیگری کشیده باشد که بر اساس آن، میخواهد درگیری فرعی منطقه ای با اسرائیل راه اندازد، تا برگههای بازی در منطقه را درهم و برهم کرده و در نتیجه نقش محور عربی همسو با آمریکا را خنثی و جلو اقدامات آمریکا بر ضد خودش را بگیرد.
هرچند لشکرکشی تازه آمریکا در منطقه از استقرار ناوشکن و سامانههای پرتاب موشک در خلیج فارس گرفته تا تقویت نیروها در عراق و سوریه، ایران را در محاصره کردن خلیج نگران کرده است، اما استراتژی اساسی تهران، برمحور مبارزه علیه حضور آمریکا و اخراج آن از منطقه استوار میباشد.
دکترین نظامی ایران در شرایط کنونی، گشودن جبههای در لبنان و سوریه بر ضد اسرائیل است؛ چون ایرانیها به این باورند که رویارویی همپیمانان لبنانی و سوری شان با اسرائیل، برگه بازی را از دست ائتلاف عربی ضد ایران می رباید، در حالی که نیروهای آمریکایی هم نمیتوانند در این رویارویی نقشی ایفا کنند.
از همین جهت، چند ماه میشود که ایران در صدد رویارویی و برخورد محدود با اسرائیل است، تا نقش آمریکا و ائتلاف عربی را ناکارآمد کند؛ چون به باور مسئولان ایرانی، رویارویی ایران و اسرائیل، منجر به این حالت خواهد شد.
مستقر کردن سامانههای موشکی توسط ایران در لبنان، سوریه و عراق، در حقیقت دامی است برای اسرائیل تا با هدف قرار دادن آنها با ایران درگیر شود. هرچند اسرائیل پایگاههای ایران در سوریه را به صورت دورهای هدف قرار داده است، اما این بار بمباردمان پایگاه سپاه در عراق، اسرائیل را در عمق اهداف ایران در خاک عراق، کشانده است که در گذشته چنین نبوده است.
ممکن است هدف ایران کشاندن اسرائیل برای مواجهه در عمق جغرافیای عراق و سوریه باشد، اما شاید آسانتر این باشد که از حزب الله بخواهد اسرائیل را برای مواجهه به خاک لبنان بکشاند و سپس به بهانه ای واکنش به اقدام اسرائیل، به قلمرو اسرائیل حمله کند. بدین ترتیب، آتش جنگ میان نیروهای وابسته به ایران و اسرائیل در سه کشور، مشتعل گردد.
ممکن است در این جنگ اسرائیل از نگاه نبرد الکترونیکی، دست بالا داشته باشد، اما معادله منطقهای و افکار عمومی عربی و اسلامی، به نفع ایران تغییر خواهد کرد و کشورهای ائتلاف عربی در موقع دفاعی قرار خواهند گرفت و همسو با آمریکا و اسرائیل تلقی خواهند شد و ایران خود را به عنوان مدافع از حریم منطقه تبارز خواهد داد.
ممکن است برخورد اخیر اسرائیل با حزب الله سرآغاز جنگ خود خواسته ایران باشد که بر اساس برنامه ریزی دقیق زمینه آن را فراهم کرده است. در صورتی که چنین باشد و جنگ مورد نظر آغاز شود، اداره ترامپ، پشتیبانی خود را از نتانیاهو اعلام خواهد کرد و آنچه نیروهای مقاومت در لبنان نامیده میشود، همراه با رژیم سوریه و ارتش عراق و شبه نظامیان عراقی طرفدار ایران، در صف ایران خواهند ایستاد، پای ارتش لبنان هم به همین صف کشانده خواهد شد. در این صورت کشورهای عربستان سعودی و امارات و همپیمانانشان، در موقعیت دشواری قرار خواهند گرفت.
در نتیجه ایران موفق خواهد شد تا به گونه شگفت انگیزی، از اسرائیل به عنوان سلاحی بر ضد ائتلاف عربی و حتی بر ضد نقش ایالات متحده استفاده کند.
با در نظر داشت تحولات اخیر، برنامه استراتژیک ایران، موفق به نظر میآید، اما ممکن است در عین حال به ضرر ایران تمام شود.
ایران تصور می کند با راه اندازی جنگ علیه اسرائیل، می تواند افکار عمومی عربها و مسلمانان را به خود جلب کند و صداهای مخالفان خود را در جهان عرب و در صحنه بین المللی خاموش کند و در نتیجه بتواند از زیر فشار تحریم های بین المللی بیرون آید.
اما ممکن است سناریوی دیگری به میان آید که بر اساس آن، ایران در برابر واکنشهای آمریکا، اسرائیل و عرب، نتواند جنگ را محدود نگه دارد، بلکه درگیری چنان گسترش پیدا کند که نه تنها نیروهای آن را در سوریه، عراق و لبنان فرا گیرد، بلکه تا عمق خاک ایران نیز کشیده شود.
خطر دیگری که در استراتژی ایران، ممکن است بروز کند، این است که نیروهای مخالف ایران در منطقه از بیروت تا سوریه و عراق و در داخل ایران، با استفاده از فرصت درگیری، قیام کنند و تواناییهای ایران را از بیرون و درون، تباه و نابود کنند.
البته با گذشت زمان معلوم خواهد شد که استراتژی جنک علیه اسرائیل به نفع ایران تمام می شود و یا به ضرر آن؟
© IndependentArabia